"ان الدین عندالله الاسلام...
مسلما دین واقعی نزد خداوند اسلام است...19-آل عمران"
در بحث قبل ذکر کردیم که دو رویکرد اساسی که در متن انقلاب اسلامی وجود دارد یکی اینکه ذیل پرچم اسلام و انقلاب اسلامی آرمان های خود را در فرهنگ مدرنیته و غرب دنبال می کند و دیگری می خواهد از طریق انقلاب اسلامی از فرهنگ غرب عبور داده و زندگی زمینی را به آسمان معرفت و انسانیت متصل کند لازم به تذکر است که شناخت ماهیت فرهنگ و تمدن غرب باید به جد مورد بررسی قرار بگیرد چراکه اگر نتوان به ماهیت آن پی برد عظمت به صحنه آمدن انقلاب اسلامی که هدیه ای از جانب خداوند تا بشر را از تاریکی ها و ظلمات مدرنیته نجات دهد درچنین فضایی قابل درک و فهم نیست.
جهان اسلام پس از روبرو شدن با فرهنگ جدید غرب بعد از رنسانس، جایگاه و موقعیت در صحنه بودن در مناسبات اجتماعی جهانی را عملا از دست داد، اما در این بین علمای شیعه با سینه به سینه انتقال دادن سیره نبی (ص)و معارف اهل بیت(ع) زمینه را برای برپایی حکومتی بر اساس و پایه شریعت الهی مهیا نمودند، حال می بینیم که جهان اسلام پس از حدود پانصد سال دور بودن از صحنه های جهانی و خود باختگی، باظهور انقلاب اسلامی به دنبال به دست آوردن جایگاه اصلی خود می باشد.
انقلاب اسلامی در واقع به دنبال شرایطی است تا انسان ها به سمت خداوند حرکت کنند، این یعنی مقصد انسان به سمت و سویی غیر از مسیری است که غرب در آن به سر می برد.چرا که غرب بعد از رنسانس رابطه خود را با عالم قدس و معنویت قطع نمود و عقل و خرد بشری به کلیسا و علمای روحانی پشت پا زد، و دین از مناسبات اجتماعی حذف گردید و به یک امر فردی مبدل شد.
انقلاب اسلامی که از یک تفکر ناب شیعی در دورانی که سلطه استعمارگر جهانی سایر فرهنگ های کهن جهانی را در حال حضم کردن در خود هست، ظهور کرد، و به دنبال اصالت بخشیدن به دین حق و امت اسلام می باشد.بنابراین شناسایی و تحلیل حیات اسلام برای ادامه انقلاب اسلامی امری ضروری بشمار میرود. و باید سیر اسلام در بدو ظهور تا روزگار انقلاب اسلامی بخوبی کالبد شکافی کرد، تا آینده انقلاب را بتوان از گزند نفاق درونی و دشمن بیرونی بیمه کرد. که امید است در مطالب بعد به هر کدام از این موارد مهم پرداخته شود.
- ۹۲/۱۲/۱۹
منتظر تحلیل شما هستیم از تحلیل و تمییز نفاق و کفر