عبرت های تاریخ و وضع کنونی ما

عبرت ها به ما می گویند چه حادثه ای اتفاق افتاده و چه واقعه ای ممکن است اتفاق بیافتد. (امام خامنه ای روحی و قلبی فداء)

  • ۰
  • ۰

هوالجمیل

امشب ز سودای سرزلف توام، خواب کجاست؟

"من، آسمان، بیابان و تنهایی"

واژگانی زیبا

روزگاران می گذشت، و اما... من، به دنبال رخسار آسمان، در تکاپو

من مشتاق رخ او، آسمان را نمی دانم

اما... امان از چشمان نابینا

بیابان مملو از هیاهوی سکوت و سرشار از تنهایی

تماشا کن.!!!، جلوه گری امشب...

"من، آسمان، بیابان و تنهایی را"

من، غریبه!!!

آسمان چراغانی!!!

بیابان مملواز سکوت!!!

تنهایی سراسر وجود!!!

ومن در حیرتم!

نگاهم به آسمان باشد..؟

سرا پا گوشم را به نوای سکوت بیابان بسپارم..؟

ویا مهمان تنهایی.؟

آه خدای من نمیدانم، نمی دانم دل سکوتش برای چیست...!همراهی ام نمی کند و من سرگردان در بین

" آسمان، بیابان و تنهایی"

شاید نگاهش آن سو به دنبال زلالی ماه شب چهارده روانه است و من از آن بی خبر، و این را هم نمی دانم.

اما این را میدانم که روشنایی بخش بارش همین چشمان گریان آن زلالی ماه است.

و بازمبهوت اند از طنین نوای سوز دل ...

"من، آسمان، بیابان و تنهایی"

قلم خسته از رقصیدن و کاغذ خیس و من از ادامه معذور.

خدای من، راهم بده به دریای تنهاییت.

بینایم کن .

 

 

 

 

 

  • ۹۳/۰۲/۳۱
  • سیاوش کیانی

نظرات (۱)

سلام
زیبا بود.
ای کاش نام سراینده را می نوشتید؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی