عبرت های تاریخ و وضع کنونی ما

عبرت ها به ما می گویند چه حادثه ای اتفاق افتاده و چه واقعه ای ممکن است اتفاق بیافتد. (امام خامنه ای روحی و قلبی فداء)

  • ۰
  • ۰
هوالعلیم بیایید یکی شویم و برای خدا کار کنیم؛ بیایید به جای پرداختن به دیگران، به خودمان بپردازیم؛ آیا وقت آن نرسیده به خاطر خدا، یا کمی در حد پایین تر به خاطر بشریت ، ویا اینکه اگر مورد قبول نیست، به خاطر خود، کمی به خویشتن اندیشید؟ آیا با دو بال علم و اخلاق ، تخصص و تعهد، نمی توان مملکتمان را از چنگال آنان که همه چیز را غارت می کنند ، نجات داد؟ آیا از این راههای تخریب و گزافه گویی و بزرگنمایی واهی و امثالهم می توان به جایی رسید و برای اسلام مفید بود؟ آیا بهتر نیست که من ها را دور ریخت؟ آیا بهتر نیست در روش هایمان تجدید نظر کنیم؟ به راستی که رمز این نابسامانی ها چیست؟ ودروغ به خود می تواند آرمان های انسانیت را تحقق بخشد؟ پس بیایید به انقلابمان بیاندیشیم و فدای آرمان هایش شویم.. اساسا انسان کمال جو و کمال خواه است، البته هر کس کمال خود را در رسیدن به آمال خود می بیند ، حال آمال ممکن است اهداف دنیایی ، یا اینکه اهداف الهی باشند، که در این چهار چوب برای رسیدن به کمال مورد نیاز خود همت گماشته و عمر و وقت و فرصت زندگانی خود را صرف طلب آن می کند، با ذکر مختصر مقدمه فوق نتیجتا می توان بیان نمود که شاکله شخصیت های بشریت ، اندیشه و منش های آنهاست؛ توضیع اینکه انسان بر اساس آنچه تعقل و اندیشه می کند ، سمت و سو و جهت خود را به تفکرات خود معطوف می کندو رسیدن به آنها را غایت خود می داند ، حال چه الهی بیاندشد یا بر اساس گزاره های غیر الهی. حال این انسان اگر وارد عرصه های اجتماع به عنوان کارگزار وارد شود نیز، خرج همت کرده تا سوی اجتماع را همسوی اندیشه خویشتن کند. بگذریم... هر حکومتی که از دل مکتب و اندیشه ای می جوشد، و بر خواسته از انقلابی مردمی و برای نیل به سوی اهداف و آرمان هایی خاص است، می بایست کارگزارانی در راس آن حکومت قرار گیرند که برای پیشبرد آن اهداف خاص از هیچ گونه کار و حرکتی غفلت نکنند، تا چرخ رو به جلو آن حکومت شروع به در نوردیدن قله های سعادت خود نماید، لذاست که اگر حکومت و حرکتی بر اساس گزار ه های دینی و الهی رقم خورد ، چون آنجا دیگر سلیقه ها و اندیشه های شخصی مطرح نمی باشد ،کار و مسولیت ها بسی دشوار تر و باید مطابق با اندیشه های الهی صورت پذیرد. و اما انسان و مسولیت... وقتی انسان در ورطه ای قرار گیرد که خود خواهی و خودپرستی جلو چشم هایش را گرفت و در وی اخلاق انسانی از میان رفت ، به جای اصلاح رفتار، اعمال، تلاش و حرکت به سمت افق های متعالی ، گناه نابسامانی ها و اعمال خود را متوجه دیگران می کند، و به جای عمل ، حرف و گزافه گویی و شعار می دهد. و اما مستضعفین و انقلاب انقلاب پایگاه مستضعفینی بود که هم در میدان رزم شهید می دادند و در پشت جبهه ها نان از گلوی خود می گرفتند و برای رزمندگان شان برای تحقق آرمان های انقلابشان می فرستادند، زحماتشان از همه بیشتر و تلاششان فزون تر و توقعاتشان کمتر و شعارشان همیشه عمل بود. و اگر پیر زنی تخم مرغ های خود را برای رزمندگان می فرستاد ، تنها به امیدی نشسته بود که افراد کناریش که فقط نق زدن را می فهمیدن و حرف از سازش و پایان جنگ می زدند ، به آن نمی اندیشیدند. راستی چه شده است...؟ که هنوز درپاسخ به خون شهداء وا مانده ایم؟ که دختر بچه ای بی گناه باید از فشار فقر و تنگ دستی پدر برای درمان چشمانش ، بخواهد برای همیشه دیدن فقر پدر را نبیند. که دختر بچه ای بی گناه باید از فشار فقر و تنگ دستی پدر، برای درمان پاهایش ، بخواهد برای همیشه لنگ لنگان با فقر پدر پیش رود. که پای حرف دل پسرک نوجوان ، وامانده از تحصیل ، برای به دست آوردن نان شب مادرپیر و خواهرش ، کسی نمی نشیند. راستی آیا تا به حال هم صحبت بچه ای که مدت هاست منتظر برگشتن پدر است، شده ایم؟ بیایید باورمان شود صدای فریاد مظلومان و مستضعفان شنیدن دارد... . بیایید باورمان شود، می شود به آن پیرمرد کشاورز و زحمت کش با دستان پینه بسته، هم احترام گذاشت و نه فقط به ماشین و خانه و لباس و اهل تجمل... بگذریم... پس بیایید یکی شویم ، برای خدا کار کنیم، تا مستضعفین و محرومانمان هر چه زودتر نظارگر خورشید پیروزیمان باشند.
  • ۹۳/۰۴/۰۲
  • سیاوش کیانی

نظرات (۲)

اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه...
اللهم عجل لولیک الفرج
  • محمّد علی
  • سلام
    عالی است...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی